ضرورت توسعه اقتصاد هنر زنان در کشور
گفتگو با حسین خلیلی، پژوهشگر اقتصاد هنر و دبیر بخش قیمت گذاری آثار جشنواره
دیرزمانی نیست که شاهد برگزاری رویدادهای تخصصی اقتصاد هنر در ایران هستیم و نیز زمان زیادی از شکل گیری فعالیت های علمی جدی در حوزه اقتصاد هنر کشور نمی گذرد. حسین خلیلی از اولین دانش آموختگان رشته اقتصاد هنر در ایران بوده که در طی سال های اخیر در این زمینه به پژوهش، تدریس و تالیف پرداخته و هم اینک مشاور اقتصاد هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو پیوسته انجمن اقتصاد فرهنگ و هنر ایران است. او در اولین جشنواره فروش نقاشی زنان ایران (آفریده) به عنوان دبیر بخش قیمت گذاری آثار فعالیت دارد و در اینجا فرصتی دست داد تا گفتگویی در خصوص ضرورت توسعه اقتصاد هنر زنان و جشنواره آفریده داشته باشیم.
از چه زمانی فعالیت های علمی اقتصاد هنر به صورت دانشگاهی در ایران آغاز شد؟
فعالیت های تخصصی علمی در زمینه اقتصاد هنر، سابقه ای طولانی ندارد. از دهه هفتاد به بعد شاهد انتشار مقالات علمی و ترجمه کتاب های تخصصی اقتصاد هنر در کشور بوده ایم که به ویژه ترجمه های علی اعظم محمدبیگی از مولفان برجسته اقتصاد فرهنگ و هنر نظیر آلن پیکاک، ایلدوریزو و دیوید تراسبی و مقالاتی از دکتر فریبرز رئیس دانا و دکتر میثم موسایی در اقتصاد فرهنگ و دکتر قطب الدین صادقی در اقتصاد تئاتر از آن جمله اند. در سال های پایانی دهه هشتاد، زمینه هایی برای جدی تر شدن فعالیت های علمی اقتصاد هنر در کشور ایجاد شد که نهایتا در سال 1391 اولین گروه دانشجویان رشته اقتصاد هنر در دانشگاه بین المللی امام رضای مشهد و دانشگاه هنر اصفهان مشغول به تحصیل شدند. به ویژه در دانشگاه هنر اصفهان، ایجاد دانشکده تخصصی با دو رشته اقتصاد هنر و کارآفرینی هنر، گام بسیار مهمی در توسعه این رشته در ایران بود. البته در دوره های بعد، عنوان رشته به «اقتصاد فرهنگ و هنر» تغییر و تکمیل یافت و سرفصل های آن در وزارت علوم مصوب شد. در دوره های اول، ورودی این رشته از طریق آزمون سراسری کارشناسی ارشد در گروه هنر انجام می شد ولی در دوره های بعد داوطلبان می بایست از طریق گروه علوم اقتصادی وارد این رشته می شدند که هنوز هم این روند ادامه دارد.
اساتید شاخص دانشگاهی در آن دوره و بعد از آن چه کسانی هستند؟
در دوره ورودی ما (سال 91 تا 93)، دکتر محمدرضا مریدی، دکتر حمیدرضا شش جوانی و دکتر رضا صمیم در دانشگاه امام رضا و دکتر رسول بیدرام و دکتر نصر اصفهانی در دانشگاه هنر اصفهان اساتید شاخص بودند. البته دکتر شش جوانی که از پیشروان این رشته بودند در هر دو دانشگاه تدریس داشتند. در دوره های بعد، دکتر میثم موسایی و اساتید دیگری نیز در مشهد به تدریس پرداختند. متاسفانه بعد از چند دوره (فکر می کنم از سال 96)، پذیرش دانشجو در دانشگاه امام رضا متوقف شد. با این حال خوشبختانه پذیرش در دانشگاه هنر اصفهان همچنان ادامه دارد و به ویژه تلاش های دکتر بیدرام به عنوان مدیر گروه اقتصاد هنر در چهارپنج سال اخیر قابل توجه بوده است. ایجاد انجمن علمی اقتصاد فرهنگ و هنر ایران نیز از اقدامات مهمی است که هم اینک شاهد فعالیت آن هستیم.
شما مشاور اقتصاد فرهنگ و هنر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستید؛ وزارت ارشاد چه حمایت هایی از هنرمندان و توسعه فعالیت های هنری داشته است؟
دفتر اقتصاد فرهنگ و هنر در معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت ارشاد از سال 96 فعالیت خود را آغاز کرده و بنده نیز به عنوان مشاور و نماینده این دفتر در چند کارگروه درون وزارتی و خارج از وزارتخاته مشغول به خدمت هستم. دفتر اقتصاد فرهنگ و هنر درواقع متولی برنامه ریزی، هدایت و حمایت از کسب وکارهای فرهنگی، هنری و رسانه ای است. طرح ها و برنامه های قابل توجهی در این دفتر و با مدیریت خانم دکتر افسر موموندی به انجام رسیده و اقدامات موثری نیز در حال انجام است. از جمله می توان به این موارد اشاره کرد: تدوین فهرست مشاغل فرهنگی، هنری و رسانه ای مطابق استانداردهای شغلی جهانی و راه اندازی سامانه «فرهنگ پیشه»، ایجاد سامانه تحفه جهت حمایت و ارائه تسهیلات کم بهره به کسب وکارهای فرهنگی، هنری و رسانه ای، ارائه تسهیلات ویژه کرونا به اهالی فرهنگ و هنر از طریق سامانه کارا با همکاری وزارت کار، راه اندازی گذرهای فرهنگ و هنر در شهرهای مختلف کشور، ریل گذاری در حمایت ویژه از واحدهای تولید و عرضه محصولات و خدمات فرهنگی، برنامه ریزی برای صادرات محصولات و خدمات خلاق، انجام پژوهش ها و تالیف کتاب های تخصصی صنایع خلاق، پیگیری برای برقراری معافیت های مالیاتی موسسه های فرهنگی و اهالی فرهنگ و هنر، ارائه برنامه جامع ایجاد نظام ارزیابی و ارزشیابی آثار هنری، رصد بازار هنر و تهیه گزارش های تحلیلی از محیط کسب وکارهای فرهنگی و هنری، طرح تدوین تیپ های شغلی و راهنماهای تخصصی کسب و کارهای فرهنگی، هنری و رسانه ای و … .
مهمترین رویدادهای فروش آثار نقاشی در ایران کدامند و نقش و تاثیر آنها در توسعه اقتصاد هنر چیست؟
رویدادهای تخصصی فروش آثار هنری در ایران از ابتدای دهه نود با ایجاد حراج تهران در سال 91 به فصلی نوین گام نهاد. تاکنون 13 دوره از حراج تهران برگزار شده که تاثیر قابل توجهی در مطرح شدن موضوع اقتصاد هنر در کشور داشته است. این رویداد طرفداران و منتقدان خاص خود را دارد و رویکردها و نظرات مختلفی درباره آن مطرح است که در جایی دیگر مفصلا می توان به آن پرداخت. به هر روی حراج تهران در فروش آثار هنرهای تجسمی و به ویژه نقاشی، رویدادی شاخص در ایران است؛ علیرغم همه نقدهایی که به آن وارد است نباید از ظرفیت هایی که این چنین رویدادهایی در میدان هنر ایجاد می کنند غافل شد. من به شخصه انتقادهایی به حراج تهران دارم ولی ترجیحم این است که بیشتر به وجوه مثبت آن نگاه کنم. حراج باران نیز رویداد دیگری است که در زمینه فروش آثار خوشنویسی فعالیت دارد. این رویداد نیز وجوه مثبت و منفی خاص خود را دارد. با این حال، حراج باران نیز نوعی آزمون خطای قابل تامل در رویدادهای تخصصی فروش آثار هنری در کشور محسوب می شود. جز این دو رویداد، در شهرهای مختلف کشور اکسپوهای قابل توجهی در سالهای گذشته برای فروش آثار هنری برگزار شده که به نظرم می رسد وجود چنین رویدادهایی به ویژه اگر در سطوح و زمینه های مختلف و متناسب با ظرفیت های جغرافیایی و فرهنگی و نیازهای خاص مخاطبان مناطق مختلف کشور برگزار شود می تواند در توسعه اقتصاد هنر کشور تاثیر به سزایی داشته باشد. همچنین، شاهد رونق فروش آثار هنرهای تجسمی در گالری های مختلف هستیم که این هم به نوبه خود می تواند درآمدهای بخش هنر را افزایش دهد. به هرحال چنین رویدادهایی فارغ از ابعاد انتقادبرانگیز آن، درآمدهای قابل توجهی را نصیب خود هنرمندان می کند، به ویژه به نظر بنده رویدادهای فروش در مناطق کم برخوردار کشور می تواند موجب انگیزش هنرمندان به ارتقاء هنری خود و نیز توسعه کسب وکارهای هنری در آن مناطق شود.
آثار زنان در رویدادهای فروش نقاشی در کشور چه جایگاهی داشته اند و به طور کلی چه راهکاری برای افزایش و ارتقاء سهم زنان در اقتصاد هنر ایران پیشنهاد می دهید؟
متاسفانه در کشور ما به هنرمندان زن کمتر توجه شده است؛ در حالی که ظرفیت های مهمی در این زمینه وجود دارد. با این حال، همین حراج تهران و حراج باران که به آن نقدهای تندی هم می شود، جایی بود که آثار هنرمندان زن نظیر منیر فرمانفرمایان در صدر فروش قرار گرفت و به زعم بنده به لحاظ انگیزشی بر زنان هنرمند کشور تاثیرگذار است. خوشبختانه در چندسال اخیر شاهد افزایش میزان حضور زنان هنرمند در رویدادهای فروش هنری هستیم و از سوی دیگر به نظر می رسد آثار آنها بخش بزرگی از اقتصاد هنر ایران را به خود اختصاص داده است. باید به این مهم توجه کرد که روند سال های گذشته تا کنون نشان می دهد که بخش اصلی دانشجویان و دانش آموختگان هنر در کشور را زنان تشکیل می دهند و نیز بخش قابل توجهی از اعضای انجمن ها و تشکل های هنری زنان هستند. پیشتر ها، مشخصا در دهه شصت و هفتاد همانطور که می دانید زنان با مشکلات و موانع زیادی برای حضور در میدان های هنری مواجه بودند. اکنون این موانع کمتر شده است؛ اگرچه مسائل مهمی در این خصوص قابل ذکر است ولی مشاهدات و آمارها به هرحال نسبت به قبل امیدوارکننده است.
راهکاری که به نظرم می تواند در ارتقاء سهم و نقش زنان در اقتصاد هنر ایران موثر باشد، در بخش عرضه، ایجاد رویدادهای تخصصی هنر زنان است. چه رویدادهایی که به نمایش آثار می پردازند و چه رویدادهایی که در زمینه فروش فعالیت می کنند. البته باید توجه داشت که این رویدادها در مناطق مختلف کشور و متناسب با نیازهای فرهنگی و جمعیتی خاص آن مناطق تعریف شوند. بخش خصوصی در این رابطه می تواند بسیار موثر باشد و در هر استان و شهر کشور که مستعد برگزاری رویداد تخصصی اقتصاد هنر زنان است، بخش خصوصی می تواند فعال شود. البته حمایت های دولتی نیز لازم است به شرطی که به کیفیت و ابتکارعمل هنرمندان صدمه وارد نشود.
ویژگی جشنواره آفریده چیست و چه نقشی می تواند در توسعه اقتصاد هنر زنان داشته باشد؟
آفریده، اولین رویدادی است که در سطح ملی متمرکز بر ارائه و فروش آثار زنان است. این آرتفر فرصتی است که زنان مستقلا رویداد فروش هنری خاص خود را داشته باشند. جشنواره آفریده اگرچه کم و کاست های خود را خواهد داشت با این حال نباید از یاد ببریم که همواره نخستین گام ها، سخت ترین گام هایند. مستقل بودن رویداد، ویژگی اصلی آفریده است. چه مستقل بودن در جنسیت هنرمندان شرکت کننده و چه مستقل بودن از وابستگی های دولتی و غیردولتی. به نظرم می رسد که ادامه این رویداد در سال های بعد می تواند در توسعه اقتصاد هنر زنان موثر باشد به شرطی که مسیری شبیه حراج تهران طی نشود و بهتر است که شعبه های رویداد در مناطق مختلف و در طبقه بندی های موضوعی، سنی و رویکردی نیز برگزار شود تا شاهد توزیع تقریبا عادلانه رویدادهای تخصصی اقتصاد هنر زنان در کشور باشیم. اگر این امکان فراهم شود که در تمامی استان های کشور، رویداد فروش نقاشی زنان برگزار شود، این امر می تواند به زنان هنرمندان آن استان انگیزه بیشتری برای فعالیت بدهد. همچنین می توان سازوکاری مدنظر قرار داد تا در انتخاب های مناطق مختلف، برترین ها به رویداد ملی راه یابند. در نهایت به عقیده بنده، لازم است که تشکل های هنری، هنرمندان، مراکز مهم فرهنگی و مسئولین امر نسبت به این رویداد هم افزایی داشته باشند. به ویژه حضور بخش خصوصی و اهالی فرهنگ دوست کشور در این رویداد و حمایت از هنرمندان شرکت کننده می تواند گام های بعدی جشنواره را محکم سازد. امید می رود با همه محدودیت های موجود، به ویژه کرونا و چالش های اقتصادی مردم، این رویداد بتواند تجربه ای قابل توجه در رویدادهای خاص اقتصاد هنر زنان ایران باشد.